علی مومنلو روزنامه نگار حوزه میراث در یادداشتی که در اختیار میراث آریا قرار داد نوشت: مؤسسه فرهنگی اکو در اقدامی قابل تقدیر، تقویمی با عنوان «شاعران منطقه اکو» منتشر کرده است؛ اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که در این تقویم، ردّی و نشانی از بزرگترین چهرههای شعر و ادبیات ایران به چشم نمیخورد و در مواردی، هویت فرهنگی ایران بهدرستی بازنمایی نشده است. نقد حاضر، نگاهی موشکافانه به این غفلتها و کاستیها دارد.
از آنجایی که تقویم فرهنگی ۱۴۰۴ توسط موسسه اکو به صورت رسمی منتشرشده و در کشورهای عضو از جمله ایران نیز توزیع شده است.، اهمیت موضوع دوچندان میشود، اکو سازمانی است که رویکردش را « تحکیم قرابت های فرهنگی، پیوندهای معنوی و روابط دوستانه میان ملت های کشورهای عضو از طریق روش های اجتماعی و فرهنگی بصورت تئوری و عملی» تعریف کرده و این رویکرد باید در برنامه های فرهنگی آن به درستی نمایان شود. لذا امید می رود که موضوعات مطروحه در این یادداشت، در چاپ های آتی مورد بازنگری قرار گرفته و از ادبیات و شعر غنی ایرانی، واقعیات آن انتشار یابد.
ایدهای ارزشمند با اجرای پراشتباه
مؤسسه فرهنگی اکو در تقویم ۱۴۰۴ خود، با شعار «میراث مشترک فرهنگی، پایه و اساس توسعه میان کشورهای عضو منطقه اکو»، تلاش کرده است شاعران و آیینهای فرهنگی کشورهای عضو را معرفی کند. اقدامی که در ظاهر تحسینبرانگیز است، اما در عمل به خوشهچینی نادرست از ستارگان میراث فرهنگی ملموس و ناملموس ایران منجر شده است.
این تقویم در حالی منتشر شده که ایران، بهعنوان گهواره تمدن و زبان پارسی، بیش از ۲۶ اثر ثبتشده در فهرست میراث ناملموس جهانی دارد؛ از نوروز و شب یلدا تا نمایش تعزیه و ساخت ساز عود. در چنین بستری، انتظار میرفت ایران در این مجموعه، جایگاهی درخور داشته باشد.
تقویم فرهنگی اکو در سه بخش:
۱- شاعران منطقه اکو
۲- مناسبت های فرهنگی
۳- رقص های سنتی و فولکولور منطقه اکو
منتشر شده که به صورت خلاصه به سهم ایران و اشتباهات روی داده در این بخش ها خواهیم پرداخت.
فاجعه در گزینش شاعران ایرانی
از بهمنی تا رودکی؛ بازی عجیب با هویت شاعران ایرانی
معمای انتخاب بهمنی
تقویم فرهنگی منطقه اکو شاعرانی را عمدتا با گرایش معرفی شعرای معاصر از کشورهای عضو اکو به طور خلاصه معرفی کرده است. در این لیست نام شعرایی چون غلام حیدر (افغانستان)، سید عظیم شیروانی (اذربایجان)، آبای قونبابای (قزاقستان)، یوسف سورنبای (قرقیزستتان)، اقبال لاهوری (پاکستان)، رودکی(تاجیکستان)، یونس امره(ترکیه)، مختومقلی فراغی( ترکمنستان) و عبدالحمید سلیمان اوغلو چولپان از (ازبکستان) به چشم می خورد. از ایران تنها نام محمدعلی بهمنی دیده میشود. شاعری که علیرغم برخورداری از اشعار خوب و ماندگار چه در میان شعرای معاصر و چه شعرای کلاسیک، نامی قابل اعتنا نبوده و هیچ دلیل علمی و موجهی برای این انتخاب وجود نداشته و نخواهد داشت. در این لیست متأسفانه هیچ خبری از شاعران بزرگ ایرانزمین نیست. در گزینش اکو حتی اگر ملاک شعر و ادبیات معاصر بود، بازهم با توجه به شعرای بزرگی چون استاد شهریار، نوبت به بهمنی نمیرسید.
ربایش رودکی:
سرقت بزرگان فرهنگ و هنر ایران در دهه های گذشته در سطوح کشورهای همسایه تا سطوح جهانی به مرور به یک عادت تبدیل شده است. تقویم فرهنگی منطقه اکو نیز در اقدامی عجیب، رودکی شاعر بزرگ و نامدار ایرانی را(که عنوان پدر شعر پارسی هم از آن اوست) به نام شاعر تاجیکی معرفی کرده است. ابوعبدالله رودکی خود در خصوص ایران خطاب به احمد بن محمد سامانی چنین سراییده است:
"خســرو بــر تخــت نشسـته
شاه ملوک جهان امیر خراسان
شادی بوجعفر احمد ابن محمد
آن مه آزادگان و مفخر ایــران"
نظامی بی وطن و حکایت دهقان فصیح پارسی زاد
تقویم فرهنگی منطقه اکو نظامی گنجوی، شاعر بزرگ و نامدار ایرانی را نیز صرفاً به عنوان یک شاعر بزرگ پارسی و البته بدونوطن معرفی کرده است. اگر چنین امری در خارج از ایران رخ می داد، به روال سابق شاید چندان جای گله و شکوا نبود، اما اینکه یک نهاد فرهنگی همچون موسسه فرهنگی اکو در داخل خاک ایران، چنین نگاه منتشره ای به نظامی گنجوی و رودکی داشته باشد، باید اذعان داشت که فاجعه فرهنگی و ادبی شکل گرفته است. جالب اینکه نظامی گنجوی (۵۳۷_۶۰۸ قمری) شاعر نامدار ایرانی و سراینده آثار جاودان و ماندگاری چون لیلی و مجنون، اسکندرنامه، خسرو و شیرین و .. بارها به صورت مکرر در اشعارش نام ایران را آورده است. او حتا درباره جغرافیای تولدش ظاهرا خود را دهقان فصیح پارسی زاد خوانده و چنین سروده است:
"چو دُر گرچه در بحر گنجه گمم
ولی از قهستان شهر قمم
به تفرش دهی هست«تا»(طا) نام او
نظامی از آنجا شده نامجو"
نظامی در افعال و رفتار خود نشان داده که عشقش به ایران پایانی ندارد. او در با شکوه ترین بخش سروده هایش در باره ایران شعری فاخر را با این مضمون سراییده است:
همه عالم تنست و ایران دل
نیست گوینده زین قیاس خجل
چونکه ایران دل زمین باشد
دل ز تن به بود یقین باشد
حکیم فردوسی، سعدی و مولوی
سه ابرشاعر بی هویت:
تقویم فرهنگی منطقه اکو حکیم فردوسی،سعدی و مولوی را هرچند به عنوان شاعران بزرگ پارسیگوی معرفی کرده، اما نامی از وطن آنان ذکر نکرده، اما معترف شده که این ۳شاعر بزرگ الهام بخش نسل های گوناگون فارسی زبان در سراسر جهان و فراتر از آن بوده اند.
غیبت جشن های مهم ایرانی در تقویم اکو
آیین های کهن ایرانی قربانی بیتوجهی شدند
مواجهه تقویم فرهنگی منطقه اکو در بخش مناسبتها و رویدادها با اعیاد، مناسبتهای ملی-مذهبی و رویدادهای فرهنگی ایران بسیار عجیب است. همانگونه که اشارت رفت جز معدود موارد، در این بخش نیز هیچ خبری از مناسبتهای مذهبی، ملی و اعیاد و جشنهای بزرگ ایران وجود ندارد. به عنوان نمونه در فروردین ماه به نوروز و شهادت امام علی (ع) و روز جمهوری اسلامی، در اردیبهشت شهادت امام صادق(ع)، در خردادماه وفات امام خمینی(ره) و قیام ۱۵ خرداد و عید غدیر، در تیرماه عاشورا و تاسوعای حسینی، در مرداد اربعین و شهادت امام حسن مجتبی (ع)در شهریور شهادت امام هشتم و یازدهم، و روز شعر، در مهر و آبان ماه هیچ مناسبت، در آذرماه رحلت (شهادت) حضرت فاطمه (س)، دیماه تولد امام علی (ع) و روز پدر، بهمن ماه روز پیروزی انقلاب و ولادت امام عصر(عج) و اسفندماه روز نفت به عنوان مناسبت ها و رویدادهای ملی و مذهبی معرفی شده اند و به غیر از این موضوعات مورد اشاره، هیچ خبری از رویدادها و مناسبت ها و جشن های بزرگ کشورمان در این تقویم نیست.
رویدادها و جشنهای ایرانی ریشه در تاریخ و اساطیر ایران باستان دارند. بسیاری از این جشنها، از دوران باستان به یادگار مانده و با وجود تغییرات و تحولات در طول قرن های گذشته، هویت و اصالت خود را حفظ کردهاند. از جمله جشن های بزرگ ایران می توان به جشن نوروز، جشن سده، جشن چهارشنبه سوری، ۱۳بدر یا روز طبیعت، جشن خرمن، گل غلتان، مهرگان، آیین گلابگیران، جشن خرمن و .. اشاره کرد . از این منظرآشنایی با جشنهای ایرانی در قاب تقویم اکو می توانست دریچهای را به سوی درک عمیق تر فرهنگ و تاریخ این سرزمین کهن بگشاید و شهروندان کشورهای عضو اکو را با این رویدادها و جشن ها آشنا نماید.
رقص های فولکلور؛ تنها یک نماینده برای ایران!
رقص خنجر، تنها نماینده تنهای ایران
آیین رقص خنجر در ایران نیز در کنار رقص لزگی ازبکستان، به عنوان میراث ناملموس و رقص های سنتی و فولکولور منطقه اکو معرفی شده اند. به طور کلی رقص کوشت دپتی ترکمنستان، رقص سیدا سیرا ترکیه، رقص تاجیک ،جهومر پاکستان، رقص اق مارال قرقیزستان، رقص قاماژی قزاقستان، رقص اوزون دره آذربایجان و رقص اتن افغانستان به عنوان رقص های سنتی و فولکولور منطقه اکو معرفی شده است.
رقص خنجر رقصی گروهی و پرشور است که با پوشیدن لباسهای سنتی و بستن خنجر بر کمر توسط ترکمن های استان گلستان اجرا میشود و بازتابی از احساس عرفانی یا جذبههای صوفیانه را در خود دارد. در کنار این حرکات نمایشی، موسیقی سنتی ترکمن نقشی کلیدی را ایفا میکند. برخی از ترانههای محلی که هنگام اجرای این رقص گفته میشود، روایتهایی از جنگهای تاریخی، عشقهای اسطورهای و دلاوریهای مردم ترکمن هستند.
دردا و دریغ از کم توجهی به هویت ایرانی
این تقویم در غیاب و غفلت (آگاهانه یا ناآگاهانه) ما دقیقاً مصداق انتخاب ناقص یا خوشهچینی نادرست از میراث ناملموس کشورمان است. از نوروز و آیینهای شب یلدا گرفته تا «مهارت ساختن و نواختن ساز عود»، «شب چله»، و «هنر نمایش تعزیه» همگی در دایره ناملموس ایران گهواره تمدن بشری به شمار میروند. اما دریغا از اندکی مطالعه و دردا از این نااگاهی از بنیان هویت و ریشه های کهن ایرانی.
انتهای پیام/
نظر شما